گفتگویی متفاوت با یک روحانی بدنساز
ورزش پرورش اندام یکی از ورزشهای پرحاشیه و پر مخاطب است که عده زیادی مغایرتهای این ورزش را با دین اسلام مورد بحث قرار دادهاند. به همین منظور به سراغ عرفان خزایی که هم از روحانیون و کارشناسان دینی و هم یکی از ورزشکاران رشته بدنسازی است رفتیم که در مورد این مسائل صحبت کنیم. این گفتوگو را در ادامه دنبال کنید.
از کجا وارد ورزش حرفهای شدید؟ به خاطر حضور در این رشته شما را اذیت نکردند؟
خیلی از حضورم در این رشته استقبال شد با اینکه فکر میکردم خیلی بیشتر از اینها مقابل من گارد گرفته شود. بعضیها در مواجهه اول نظرهای بدی هم نسبت به من داشتند اما با گذر زمان نه تنها نظرشان تغییر کرد بلکه به خودم گفتن که زود قضاوت کردند و تغییر تفکر دادند. از ۱۲ سال پیش ورزشکار و کشتیگیر حرفهای بودم و بعد از آن در اواخر دوره سربازی، به سمت روحانیت رفتم، پس از آن نیز ورزش بدنسازی مرا به خود جذب کرد و وارد این رشته شدم.
به نظر خیلیها این رشته با اسلام مغایرت دارد، شما به عنوان یک روحانی چطور به این رشته جذب شدید؟
در برخورد اول به این فکر میکردم که چرا هجمههای زیادی نسبت به ورزش بدنسازی مخصوصا از طرف روحانیون وارد میشود که برای این مسئله تحقیقات کوچکی را در مورد ائمه انجام دادم که بدانم اندام و آمادگی بدن ایشان به چه شکل بوده است.
به چه مطالبی برخورد کردید که به این ورزش مربوط میشد؟
روایات عجیبی در مورد ائمه، خصوصا امیرالمومنین وجود دارد؛ برای مثال در روایتی از کتاب شیخ مفید آمده است علی(ع) سینههای پهن و بازوهایی گرهخورده داشتند و ساقهایی باریک که از نظر من نشانه از بازوان و رانهایی بزرگ و عضلانی است که باعث شده ساقهای پا نیز باریک دیده شود. البته غذای کم و مفید ایشان هم بسیار موثر است که همیشه پروتئین بالایی را از مواد غذایی میگرفتند. با اینکه وی غذای سادهای مثل نان جو میخوردند اما بسیار مفید و مقوی اطعام میکردند.
در مورد امام صادق(ع) آمده است که دارای پوست رقیقی بودند؛ در بدنسازی چنین پوستی را در دوره آبگیری میبینیم که وقتی چربی بدن پایین باشد پوست نازک میشود اما در آن زمان الفاظی بهتر از اینها نبوده که بتوان اندام ایشان را توصیف کرد. در کل همه ائمه ما بدنهای آماده و عضلانی داشتند. حتی از پیامبر نیز گفته شده است که سینه و شکم او با هم مساوی بود که نشانه یک بدن فیتنسی است. در ادامه آمده است که در اواخر عمر اندکی چاق شدند ولی آنقدر گوشت بدن وی سفت بود که انگار پیری در او اثر نکرده است.
یعنی در آن زمان ورزشهای شبیه به تمرینات بدنسازی انجام میشد؟
روایات نشان میدهد که غذای درست آنها در کنار تمرینات جنگی و ورزش مناسب، باعث شده که همیشه بدنهای زیبا و آمادهای داشته باشند. در واقع در آن زمان ورزشهایی که به سبک زندکی آنها بخورد و نیاز داشتند، انجام داده میشد و کسی دمبل نمیزد اما اگر نیاز میشد حتما این تمرینات پرورش اندام را هم انجام میدادند تا در سبک زندگی خود موفق باشند.
یعنی بدنسازی یک ورزش اسلامی است؟
طبق مطالعات من تمام سبک زندگی رشته پرورش اندام اسلامی است و فقط اسم آمریکایی برای آن گذاشتند زیرا آمریکا در این رشته پیش قدم شد. برخی از مدلهای اقتصادی که در خارج از ایران وجود دارد هم اسلامی است اما در کشور ما اجرا نمیشود و خارجیها اجرا میکنند. این سبک زندگی هم جزو مسائل اسلامی است که از ما دزدیده شده و حتی یک بدنساز بدون آنکه مسلمان باشد، یک سبک زندگی اسلامی را پیش میگیرد.
چه چیزی دربدنسازی به سبک زندگی اسلامی نزدیک است؟
یک بدنساز صبح بیدار میشود و وعده غذایی اول را میخورد و تمرینات هوازی و صبحگاهی را انجام میدهد که این همان زمان بین الطلوعین است که اسلام به نماز صبح و عبادت سفارش میکند. اینکه یک بدنساز هدف دارد و برنامههای بسیار جزئی برای زندگی میریزد تا بتواند به موفقیت برسد، همان چیزی است که اسلام از یک انسان میخواهد. همه اینها که هدف داشته باشیم، با برنامه زندگی کنیم، برنامه غذایی و تمرینی منظم داشته باشیم و... همان چیزیست که اسلام برای یک زندگی سفارش میکند.
یعنی در بحث فیگورگیری مسابقات و نمایش بدن هم مشکلات شرعی وجود ندارد؟
در اسلام چیزی به اسم مفسده داریم که اگر ترس از ایجاد مفسده داشته باشیم، آن مسئله برای ما جایز نمیباشد. در دوره فعلی ترس از این داریم که با دیدن ورزشکاران بدنسازی یک نفر تحریک شود و به گناه بیوفتد، اما به نظرم چنین اتفاقاتی مروبط به سالیان گذشته است و در دوره فعلی دیگر کسی با چنین مسائلی تحریک نمیشود؛ البته شاید کسی خوشش بیاید ازدیدن بدن عضلانی یک مرد، اما با تحریک و ایجاد مفسده فرق میکند.
خودتان هم تجربهای در این مورد داشتید؟
زمانی که خودم رژیم گرفتم، متوجه شدم که بدنساز در این دوره به دلیل فشارهایی که متحمل میشود، تمام مسائل جنسی را فراموش میکند. پس به نظرم یک بدنساز نمیتواند در این دوره نیت به اشاعه فحشا داشته باشد.
پس یعنی هیچ مفسدهای در این ورزش وجود ندارد؟
نیت یکی از مسائل خیلی مهم است که بررسی میشود و میتوان با یک بررسی ساده متوجه شد که نیت این افراد نمیتواند مشکلی داشته باشد. سبک زندگی و رژیم غذایی بدنسازان نیز کاملا اسلامی است و از طرف دیگر یک بدنساز وقتی بدن خودش را میشناسد، به خدا شناسی میرسد زیرا خودشناسی یکی از مراحل خداشناسی است.
بدنسازان دیگر هم به این مسئله واقف هستند؟
در این باره صحبتهای بدنسازهای مختلفی را شنیدم که مثلا یکی ورزشکاران سنگین وزن به من میگفت وقتی بازوی خودم را شناختم، خدا را نیز شناختم و یا یکی از مربیان بسیار خوبی این رشته میگفت وقتی بدنتراشی کردم فهمیدم که خدا کیست. در واقع نظم، یکی از برهانهای خداشناسی است که وقتی یک بدنساز نظم و ترتیب را در بدن خود کشف میکند، میتواند به خداشناسی برسد. یعنی یک بدنساز با بررسی زیاد خودش و تغییرات به قدرت آفرینش خدا پی میبرد.
یعنی به نظر شما بدنسازان دقیقا به دنبال چه چیزی هستند؟
کسی که فیگور میگیرد نه تنها به دنبال اشاعه فحشا نیست بلکه برای نشان دادن تلاش و هدف خود روی استیج مسابقه میرود. جدای از این مسئله وقتی از بسیاری از بدنسازان پرسیدم حالا که موفقیت کسب کردی، به دنبال چه هستی؟ در پاسخ گفتند که میخواهند برای کسب و کار و ایجاد درآمد از این موفقیت استفاده کنند؛ در روایات داریم که کار کردن و کسب روزی حلال، یکی از عبادتهای بزرگ و مهم است و این افراد تمام زندگی و سرمایه خود را برای امرار معاش خرج میکنند.
به نظر شما ریشه این اختلافات و جبههگیریها مقابل این ورزش چیست؟
فکر میکنم مشکل اساسی در این مشکلات اختلاف سلیقه و نظر باشد. از نظر شرع و عرف به بدنسازی مشکلی ندارد اما از آنجایی که سلیقه خیلیها با این ورزش جور در نمیآید، به طور کلی بدنسازی و ورزشکاران آن را تکفیر میکنند. در واقع سبک ورزشی و تبلیغ من، همخوانی با سلیقه خیلی از روحانیون ندارد اما آن بخشی که غدغه تبلیغ دارند، روش مرا درک میکنند و میدانند که چقدر این روش میتواند موثر باشد.
به خود شما چنین ایراداتی گرفتند؟
بله، خیلیها مرا هم تکفیر کردند و حتی صفاتی مثل وهابی بودن هم به من نسبت دادند. برخی از هم لباسهای ما این ایراد را اینطور بیان میکنند که شان طلبگی اجازه چنین ورزشی را نمیدهد اما در پاسخ باید بگویم که شان طلبگی آنجایی از بین میرود که روحانیت از مردم جدا شود. یک روحانی اگر وظیفه تبلیغ اسلام را دارد، باید بین مردم باشد تا بتواند ارتباط بگیرد و وظیفهاش را انجام دهد.
پس لخت شدن و فیگور گرفتن، هیچ مشکل شرعی ندارد؟
بستگی دارد که چه نیتی در کار باشد؛ اگر به نیت اشاعه فحشا باشد، قطعا حرام است اما در پرورش اندام این مسئله استثناء است که البته افرادی با ذهن خراب و مریض در همه جا دیده میشوند و در این ورزش خلاصه نمیشوند.
پوشش ورزشکاران بدنسازی از نظر شرعی درست است؟
پوشش شرعی آقایان در بدنسازی کامل است و برهنه مطلق نیستند، همانطور که لباس احرام هم باز است و مشکلی ندارد. برای مثال اگر یک بانویی حجاب کامل اسلامی را داشته باشد و کس دیگری با ذهن خودش به گناه بیوفتد، دیگر به گردن آن شخص نیست پس در اینجا مشخص میشود که ورزشکاران گناهی ندارند. بدنسازها حد شرعی وعرفی را رعایت میکنند و دیگر نباید به آنها ایرادی وارد کرد. شاید کسی خوشش بیاید اما این مسئله با تحریک و ایجاد مفسده متفاوت است.
یعنی صحبت بعضیها در مورد غیر اسلامی بودن این ورزش اشتباه است؟
گاهی بعضیها پای خود را از حرف خدا نیز فراتر میگذارند و انگار که دین خدا را نسبت به سلیقه خود تغییر میدهند. خدا بیشتر از هرکسی بندگانش را میشناسد و حد شرعی را به وضوح برای ما مشخص کرده است. بعضی قوانین از شرع اسلام نیز جلوتر رفته است و نباید این روند ادامه پیدا کند زیرا قوانین اسلام برای ما کافی است. به نظرم برخیها میدانند اما نمیخواهند قبول کنند زیرا بعضی دیوارها را خودشان ساختند و نمیتوانند خرابش کنند.
در این صورت بحث دوپینگ و دارو چه حکمی دارد؟
در بحث تغذیه که هیچ مشکلی نداریم زیرا سختیهایی کشیده میشود که شخص را قویتر میکند و هیچ ظلمی به بدن شخص وارد نیست. دارو از صفر تا صد ضرر دارد و باید نظر تخصصی علما در مورد اشکال شرعی آن بیان شود اما در کل نیت شخص خیلی مهم است که برای چه چیزی این امر را انجام میدهد و به خودش ضرر میزند زیرا اگر کسی برای خود نمایی این کار را انجام میدهد، قطعا اشکال دارد.
برنامهای برای شرکت در مسابقات هم دارید؟
میخواهم امسال در مسابقات فیتنس هم شرکت کنم و قطعا هدف تبلیغاتی هم دارم. حاضرم هرچیزی دارم را برای اسلام و تبلیغ آن خرج کنم و اصلا در قید و بند مالی هم نیستم. من اسنپ کار میکنم و همه تلاشم را کردهام که نشان دهم ورزش و اسلام از یکدیگر جدا نیستند.
سود و منفعت ورزش خیلی بالاتر از مشکلات آن استف همان طور که قهرمانی یک ورزشکار خیلی مهمتر و به یاد ماندنیتر از لخت شدن اوست. باید کاری کنیم که اسلام را در کنار ورزش نشان دهیم و اجازه ندهیم که سلیقهها این ۲ را از یکدیگر جدا کنند.